عاشقان خدا(سرعین)
عاشقان خدا(سرعین)

خدایا عزیرانی دارم که رسمشان معرفت.کردارشان جلای روح و یادشان صفای دل من است. پس انگاه که دست نیاز به سوی تو می آورند.پر کن از آنچه که در مرام خدایی توست.
تقدیم به تمام کسانی که به وبلاگ سر میزنن
از بزرگ بزرگه تا کوچیک کوچیکه

این وبلاگ خستم کرد

وبلاگم را تغییر دادم

خوشحال میشم اونجا ببینمتون

با این آدرس:

http://shahresarein.blogfa.com/


برادر کوچک شما هادی.

شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 4:13 ::  نويسنده : هادی

سلام

من نمیتونم به کسی نظر بدم

میرم مینویسم اینو میگه

امکان درج متن تبلیغاتی وجود ندارد

کسی میدونه چرا ؟

کمکم کنید

پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:, :: 4:46 ::  نويسنده : هادی

گاهي وقت ها نمي دانم اصلاً چرا زاده شدم.

 

اگر من نبودم، در اين دنيا چه چيزي كم بود؟

 

آيا اصلاً هيچ تغييري احساس مي شد؟

 

يعني اگر بعد از اين يك روز نباشم، كسي هواي مرا مي كند؟

 

يا اشكي برايم سرازير مي شود؟

 

يا حتي دلي به يادم مي افتد؟

 

نمي دانم...

 

اگر من نبودم

 

شايد خدا يك بنده عاصي كمتر داشت

 

شايد كشورم يك آدم اضافي كمتر داشت

 

شايد هر ثانيه اي يك نفس كمتر از هواي زمين كم مي شد

 

شايد به اندازه حجمم، روي زمين جا بيشتر بود.

 

شايد به اندازه وزنم بار زمين سبك تر بود.

 

شايد...

 

شايد جاي برادرم در اتاق راحت تر بود

 

و حتي جاي مردم در اتوبوس

 

يك نفر در كوچه هاي شهر

 

در كلاس

 

كمتر بود

 

شايد...     

 

شايد اصلاً همين كه نباشم بهتر بود

 

اما بعد بيشتر كه فكر مي كنم

 

بيشتر كه احساس مي كنم

 

مي بينم اگر من نبودم

 

بعضي روزها

 

" دلم براي خودم تنگ مي شد "

 

براي خودم گريه مي كرد

 

دلم براي خودم مي گرفت

 

اگر من نبودم

 

بعد دلم چه مي كرد؟!!!

 

                       ؟؟؟

پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:, :: 5:58 ::  نويسنده : هادی

 

تا درین زندان فانی زندگانی باشدت

کنج عزلت گیر تا گنج معانی باشدت

 

این جهان را ترک کن تا چون گذشتی زین جهان

این جهانت گر نباشد آن جهانی باشدت

 

کام و ناکام این زمان در کام خود درهم شکن

تا به کام خویش فردا کامرانی باشدت

 

روزکی چندی چو مردان صبر کن در رنج و غم

تا که بعداز رنج گنج شایگانی باشدت

 

روی خود را زعفرانی کن به بیداری شب

تا به روز حشر روی ارغوانی باشدت

 

گر به ترک عالم فانی بگویی مردوار

عالم باقی و ذوق جاودانی باشدت

 

صبحدم درهای دولتخانه‌ها بگشاده‌اند

عرضه کن گر آن زمان راز نهانی باشدت

 

تا کی از بی حاصلی ای پیرمرد بچه طبع

در هوای نفس مستی و گرانی باشدت

 

از تن تو کی شود این نفس سگ سیرت برون

تا به صورت خانه‌ی تن استخوانی باشدت

 

گر توانی کشت این سگ را به شمشیر ادب

زان پس ار تو دولتی جویی نشانی باشدت

 

گر بمیری در میان زندگی عطاروار
چون درآید مرگ عین زندگانی باشدت


چهار شنبه 11 مرداد 1391برچسب:, :: 5:42 ::  نويسنده : هادی

سلام

چند وقتی نبودم

به هیشکی سر نزدم

فقط میتونم بگم شرمنده

دوره ایه که برا همه پیش میاد

با نبودم چند نفری نگران بودند

مرسی از شما

تشکر از کسایی که بهم سر زدند

جبران خواهیم کرد

 

نکته:

مثل سابق ریخت وپاش نخواهم داشت و

به کسایی سر میزنم که سری به ما بزنن

در نبودم بودند کسایی که خیلی بهم سر زدند

 

چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, :: 2:38 ::  نويسنده : هادی
  تو کیستی که عطر یاس داری ، نگینی انگشتری زیبا داری !!!
فرا رسیدن سالروز ولادت با سعادت حضرت ولیعصر ؛ بقیة الله العظم ؛منجی عالم بشریت ، عزیز دل زهرا؛ جانشین خلف حیدر ؛ ثمره عمر حضرت خاتم ،آقا حجة البن الحسن عسگری بر همه منتظرین مبارک باد.

برای تعجیل در ظهور حضرت ، یک دعای فرج رو لطف کنید بخونید.

تعجیل در ظهور آن حضرت را از آستان مقدس حضرت حق خواستاریم

 

 

اللهم صلی علی محمدو آل محمدعجل فرجهم :در کلمه فرجهم (هم) آخر کلمه به معنای (آنها) میباشدو فرج آنها نمی شود مگر به اذن خدا به وسیله اما زمان(عج).
به سفارش یکی از عرفای نامی تبریز به نام استاد حاج پرویز دروگری اضافه نمودن کلمه(به قائمهم)به معنای به پا خیزنده ی آنان معنای واقعی به عجل فرجهم میبخشد.
یعنی :اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم به قائمهم
قائم یکی از القاب اما زمان(عج)می باشد
و عجل فرجهم به قائمهم=و زود کن بازگشایی کار آنها را به وسیله به پا خیزنده ی آنها(مهدی(عج))

یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, :: 22:34 ::  نويسنده : هادی


مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت.
آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردندوقتی به موضوع خدا رسید
آرایشگر گفت: من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت:میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.
آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت: نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.
آرایشگر گفت: نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.
مشتری تاکید کرد: دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمی گردند.
برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.!


چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, :: 1:18 ::  نويسنده : هادی

  ای که همه عمر به انتظارت نشســته بودم

سوز دل هایم بدســـــــت باد سپــرده بودم

بوی آمدنــــت می آمد، ای آشــنای غــریب

هوای دل، به بــــاران چشم، تر کرده بـــودم

برای آمــــدنت لحظـــه ها را یکــــی یکــــی

با ســوســـوی ســـتاره شـــمرده بــــــــودم

بوی اشـــــک می داد و عشق، کلـــبه ی دل

تمـــــام دل بـــــرای تو فــــرش کــــرده بودم

به زیر پاهــــایـــــت بنــــفـشه و مــــــریــــم

نیـــــلوفــــرهای آبی را هـــدیه کـــرده بـودم

عــــــــــزم پـــــــرواز بـــــه ســـوی نـــور آری

بدین امید، دل به چشم های تو بسته بـودم

مــــن از ستاره شـــنیده بـــودم که می آیی

ایـــــن نــــویـــــد به گــوش جان شنیده بودم
جمعه 12 خرداد 1391برچسب:, :: 3:35 ::  نويسنده : هادی

البته اینو از وبلاگ یکی از دوستان با اجازه خودش برداشتم

 

 

درمکه که رفتم خيال ميکردم ديگر تمام گناهانم پاک شده است


غافل از اينکه تمام گناهانم گناه نبوده و تمام درستهايم به نظرم خطا


انگاشته و نوشته شده بود.درمکه ديدم خدا چند ساليست که از شهرمکه


رفته و انسانها به دور خويش ميگردند.در مکه ديدم هيچ انساني به


فکر فقير دوره گرد نيست دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان


خويش را بزدايد غافل از اينکه ان دوره گرد خود خدا بود


درمکه ديدم خدا نيست و چقدر بايد دوباره راه طولاني را طي کنم


تا به خانه خويش برگردم و درهمان نماز ساده خويش تصور خدا


را در کمک به مردم جستجوکنم


آري شاد کردن دل مردم همانا برتر از رفتن به مکه ايست که خدايي در آن نيست

سه شنبه 10 خرداد 1391برچسب:گذری کن, :: 3:3 ::  نويسنده : هادی

سلام

چند تا از عکسای سفرم را میذارم

نمیدونم کار درستی یا نه

سری اول مدینه

فردا هم عکسای مکه را میذارم

عکس های مکه هنری ترن

 



ادامه مطلب ...
شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 3:36 ::  نويسنده : هادی

سلام

سری دوم عکس ها از مکه

به هر حال سفری بود که تمام شد

و تنها خاطراتش می ماند

خدا قسمت کسایی که ارزوی دیدن انجا را دارند کند.



ادامه مطلب ...
شنبه 19 فروردين 1391برچسب:, :: 5:51 ::  نويسنده : هادی

بیایید یادمان باشد که ما انسانیم و به یاد زنده ایم.

و گاهی نیاز داریم تا برای خودمان دعا کنیم.

روزها و هر لحظه با خود تکرار می کنم بارالها به من توانی بخش تا همه را دوست

بدارم و به همه عشق بورزم آن سان که تمامی وجودم از عشق سیراب گردد و

ببخشم بیشتر از آنچه بستانم و با همه باشم و در کنار همه بی آنکه متوقع باشم از

آنها .

و بدین سان است که می توان تجلی عشق خداوند را در وجود خودم و دیگران به

وضوح ببینم و مسرور گردم و از این فرصتی زندگانی که به من بخشیده شده

تا بجویم و بشناسم استفاده کنم


خداوندا مرا یاری کن

که به کسی جز تو دل نبندم که همه فانی اند و تو تنها کسی

که می توانم به آن تکیه کنم و پناه برم که وجود تو خانه امنی است برایم.

خداوندا یاریم کن

تا از هیچ ﮐس غمی به دل نگیریم و با همه با تمام وجود محبت کنیم

تا محبت و مهربانی و عشق به سویمان بازگردد.

خداوندا

آغوش مهربانت را همیشه به رویم بازگذار تا هر گاه دلم گرفت جایی و پناهی

برای غصه هایم در خلوت تو داشته باشم و مرا بپذیر که من از تو ام .

جمعه 18 فروردين 1391برچسب:, :: 5:26 ::  نويسنده : هادی
  نتایج یک تحقیق جدید علمی نشان می‌دهد ادای بوقت نماز صبح ، بهترین راه برای پیشگیری و درمان بیماریهای قلبی و تصلب شرائین است.


به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از روزنامه اردنی الحقیقه الدولیه، نتایج این تحقیق علمی تائید کننده نتایج تحقیق علمی دیگری است که سال گذشته منتشر شد.

شماری از متخصصان انجمن پزشکان قلب اردن با اعلام نتایج این تحقیق افزودند: ادای بوقت نماز صبح به درمان بیماری های قلبی و تصلب شرائین کمک می کند. گرفتگی عضله قلب باعث سکته قلبی و تصلب شرائین نیز عامل سکته مغزی است.

نتایج این تحقیق که روز یکشنبه در امان منتشر شد نشان می‌دهد انسانی زمانی که مدت زمان طولانی می‌خوابد

تپش قلبش به میزان زیادی کاهش می یابد و به پنجاه تپش در دقیقه می‌رسد.

زمانی که تپش قلب کاهش می یابد گردش خون نیز در عروق و رگها به شدت کند می شود و همین موضوع به رسوب املاح و چربیها در دیواره های عروق و رگها به خصوص در عروق قلب منجر می شود و به انسداد آن می انجامد.

تحقیقات علمی و پزشکی نشان می‌دهد گرفتگی قلب از خطرناکترین بیماریهاست و عامل اصلی بیماری تصلب شرائین و انسداد شاهرگ نیز خواب طولانی مدتی در طول شبانه روز است.

تحقیقات علمی مرکز ملی مطالعات مصر نیز نشان داده است نماز صبح در اول وقت به فعالسازی سلولهای بدن انسان منجر می شود و و نمی گذارد انقسام سلولی به وجود اید . انقسام سلولی به بیماریهای سرطانی منجر می شود .

نماز بموقع صبح همچنین به جلوگیری از سکته های قلبی کمک می کند و فعالیت هرمونهای بدن و گردش خون را تنظیم می کند .
دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, :: 4:40 ::  نويسنده : هادی

                                          تقدیم به مادرم

 

 

  کودکی که آماده تولد بود، نزد خدا رفت و از او پرسید: می گویند فردا مرا به زمین می فرستی، اما من به این کوچکی و ناتوانی، چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم.. خداوند پاسخ داد: از میان فرشتگان بیشمارم، یکی را برای تو در نظر گرفته ام. او در انتظار توست و حامی و مراقب تو خواهد بود.

اما کودک که همچنان مردد بود، ادامه داد:

اما اینجا در بهشت من جز خندیدن و آواز و شادی کاری ندارم. خداوند لبخند زد: «فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد، تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود».

کودک ادامه داد: (من چطور می توانم بفهمم مردم چه می گویند درحالی که زبان آنها را نمی دانم؟) خداوند او را نوازش کرد و گفت : «فرشته تو زیباترین و شیرین ترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.»

کودک با ناراحتی گفت اما اگر بخواهم با تو صحبت کنم؛ چه کنم؟

اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت «فرشته ات دستهای تو را در کنار هم قرار خواهد داده و به تو می آموزد که چگونه دعا کنی..»

کودک سرش را برگرداند و پرسید: «شنیده ام که در زمین انسانهای بد هم زندگی می کنند؛ پس چه کسی از من محافظت خواهدکرد؟»

فرشته ات از تو محافظت خواهد کرد حتی اگر به قیمت جانش تمام شود. کودک با نگرانی ادامه داد: «اما من همیشه به این دلیل که نمی توانم تو را ببینم غمگین خواهم بود.»

خداوند لبخند زد و گفت: «فرشته ات همیشه درباره من با تو صحبت خواهد کرد اگر چه، من همیشه در کنار توهستم.»

در آن هنگام بهشت آرام بود اما؛ صدایهایی از زمین بگوش می رسید. کودک می دانست که به زودی باید سفر خود را آغاز کند، پس آنگاه سوال آخر را به آرامی از خداوند پرسید:
«خدایا! اگر بایستی هم اکنون حالا به دنیا بروم، لااقل نام فرشته ام را به من بگو.»

خداوند او را نوازش کرد و پاسخ داد: « نام فرشته ات اهمیتی ندارد ولی می توانی او را «مادر» صدا کنی.»
دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, :: 4:33 ::  نويسنده : هادی

                               حتما بخونید لازمه برا هممون

 

 

  گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم
گفتی: فانی قریب .:: من که نزدیکم (بقره/ ۱۸۶) ::.
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/ ۲۰۵)
گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/ ۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/ ۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/ ۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب
دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, :: 5:12 ::  نويسنده : هادی

خدایا به خاطر این که هرگز تنهایم نمی گذاری از تو سپاسگزارم.
خدایا به خاطر این که هر گاه در جاده زندگی گام هایم اندکی از راه سست می شود تو با تلنگری به راهم می آوری از تو سپاسگزارم.
خدایا ممنونم که هر زمان تو را از یاد برده ام و حضور سبزت را در کنارم فراموش کرده ام با نازل کردن بلایی کوچک مرا متوجه خود ساخته ای تا به یاد آورم که در برابر اراده بی نهایتت هیچ چیز تاب ایستادگی ندارد.
خدایا از این که می بینم بزرگی چون تو ، همواره مرا زیر نظر دارد و هرگز فراموشم نمی کند سخت به خود می بالم .
خدایا با این که گناه کرده ام ، ناسپاسی نموده ام و حتی گاهی از رحمت بی کرانت ناامید شده ام ، اما تو مهربان هر زمان که درمانده از همه چیز و همه ﮐس شده ام ، باز هم با آغوش باز  پذیرایم بوده ای و در نهایت بزرگواری حمایتم کرده ای .
به راستی ای پروردگار زیبا و مهربان ، در برابر این همه لطف و بخشندگی چه می توانم بگویم؟
این همه سخاوت و کرم را چگونه پاسخگو باشم ؟
خدایا شمار دفعاتی که در نهایت ناباوری و بهت همگان از راه های عجیب و خارق العاده ات در سخت ترین شرایط یاورم بوده ای از حساب بیرون است. تو خود نیک می دانی که بنده ات جز چیزهایی که تو به او بخشیده ای در چنته ندارد . پس تمنا دارم در یافتن راه درست زندگی و به دست آوردن شادمانی ، عشق ، آرامش و سعادت حقیقی یاری ام کنی . چرا که بدون تو هیچ ندارم و با تو از گمان بی نیازم .
خدای من می دانم که با این همه تو باز هم مرا دوست می داری و همیشه و در هر لحظه مواظبم هستی . زیرا این حدیث قدسی ات همواره در ذهنم طنین می افکند:
اگر آنان که از من روی برتافتند می دانستند که چقدر مشتاق دیدارشان هستم ،
هر آینه از شوق جان می سپردند . .

جمعه 4 فروردين 1391برچسب:, :: 5:4 ::  نويسنده : هادی

خواهشا چیزی هم نگفتین یه نظر خالی بدین تا نومید نشیم
با هم از پیچ و خم و سبز گیاه، تا ته پنچره بالا برویم وببینیم خدا ،پشت این پنجره ها لحظه ای کاشته است ؟! تا خدا فاصله ای نیست ، بیا، با هم ازغربت این نادانی سوی اندیشه ادارک افق مثل یک مرغ غریب لحظه ای ، پر بزنیم ... کاش ، میشد همه سطح پر از روزن دل بستر سبز علف های مهاجر میشد یا همان فهم عجیب گل سرخ یا همین پنجره گرد غروب تا مرا با تو از این سادگی مبهم ترس ببرد تا خود آرامش احساس پر از فهم وصال ! تا خدا فاصله ای بود اگر من چه میدانستم که اقاقی زیباست؟!یا گل سرخ، پر از سر خداست ؟!یا اگر بود که من ، لای اوراق پر از سجده برگ ، رمز تسبیح ! نمی نوشیدم !و از آن رویش مرطوب شعور من و تو ،در دل گرم و پر از شور امید خطی از عشق نمی فهمیدم ! من به پرواز خدا در دل من ، در دل تو مثل هر صبح پر از آیه و نور، بارها ! معتقدم ،و قسم میخورم این بار ، به هر آیه نور تا خدا ،فاصله ای نیست ، بیا


دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:, :: 20:57 ::  نويسنده : هادی

 

امسال همراه با یا مقلب این را هم زمزمه کنیم

گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین روز نو آمد و شد شادی زندر کمین
ای تو یزدان ای تو گرداننده مهر و سپهر برترینش کن برایم این زمان و این زمین

_______________________________________________________________

امیدوارم سالی پر از مهر و محبت داشته باشین

 

عید آمد وما حواسمان تازه نشد

از اصل نشد اساسمان تازه نشد

شد تازه زمین وآسمان اما ما

افسوس به جز لباسمان تازه نشد

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید دلم گرفته، ای خدا این روزا هیچکی غیر تو ، درد من ونمی دونه . دلم گرفته، ای خدا حتی صدامم این روزا به ساز من نمی خونه. دلم گرفته ازهمه از این روزای سوت و کور . از این ترانه مردگی، از این شبهای بی عبور. تمام لحظه های دلم زیر هجوم حادثه منتظر یه راهیه تا دوباره به توبرسه . دلم گرفته، ای خدا گریه امونم نمی ده ،چرا دیگه حتی دلم تو رونشونم نمی ده . گناه بی باوری مو ، خودم به گردن می گیرم. اگر نگیری دستامو ، تو دستای غم می میرم . دلم گرفته ، ای خدا واسه رسیدن به تو ،یه فرصت تازه می خوام . دوباره دستامو بگیر ، مثل روزای بی کسی. دلم گرفته ،ای خدا حتی بهشتو نمی خوام
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقان خدا و آدرس sarein.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 11
بازدید ماه : 148
بازدید کل : 209103
تعداد مطالب : 62
تعداد نظرات : 1159
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->


                    

خبرنامه وبلاگ: